من یک انسانم،من هرروز یک انسانم
فارسی وان خود ماییم
فارسی وان خیلی زودتر از آنچه که مدیران آن پیشبینی میکردند، تبدیل به یک موج رسانهای شد و حالا کمتر نشریه، روزنامهها هفتهنامهای است که به روپرت مردوک، مالک این شبکه، تاثیرات سریالهای این شبکه روی نهاد خانواده و... نپرداخته باشد.
جالب اینکه شیوه ارائه این مطالب بیشتر دفاعی و در قالب تبیین این مسئله است که فارسی وان بخشی از جنگ نرم دشمنان ماست و خلاصه اینکه باید فکری کرد.اما آیا فارسی وان، یک شبکه منحصرا ایدئولوژیک است که به قصد فروپاشی اقدام به پخش برنامه میکند یا نه، این شبکه مثل سایر کانالهای ماهوارهای براساس قوانین تجارت و عرضه و تقاضا پای به میدان گذاشته و صرفا به دنبال کسب درآمد از ناحیه آگهی است؟ این سوالات هرگز به جواب نخواهد رسید چرا که نیت مدیران این شبکه هرگز برکسی روشن نخواهد بود اما بدون شک هر دوی این نگاه میتواند دلایلی بر پخش برنامه از سوی فارسی وان باشد. اما سوالات مهمتری نیز وجود دارد. مثلا اینکه چرا نهاد خانواده تا این حد در ایران آسیبپذیر شده که چند سریال نه چندان با کیفیت خارجی با دوبله فارسی ـ افغانی میتواند آن را به خطر بیندازد؟
آیا شرایط بین زوجین در ایران پیش از پخش برنامههای مبتذل و بنیانافکن فارسی وان ایدهآل بوده است؟ مگر نه اینکه آمار طلاق در ایران همواره رشد صعودی داشته است؟ مگر نه اینکه دروغ تبدیل به بخشی از رفتار اجتماعی امروز ما شده است؟ مگر نه اینکه «پیچاندن» واژه کلیدی نسلی است که در بین 20 تا 30 سال هستند؟ آیا قبل از فارسی وان، آهن پرستی روزافزون جامعه شهرنشین ما قابل مشاهده نبود؟ آیا پیش از این ثروت مالی بر ثروت عقلی ارجحیت نداشت؟ از کی قبولی در کنکور و تحصیل در دانشگاه دیگر یک ارزش اجتماعی تلقی نشد؟ آیا از زمان پخش برنامههای فارسی وان؟ ما درباره خود دچار سوءتفاهم هستیم.
اینکه تصور میکنیم موجودیت اخلاقی قابل توجهی داریم و این موجودیت مدام از طرف امواج خارجی تهدید میشود، کاملا درست نیست. در این ناهنجاری، ما خود کم پرچمدار نبودهایم. گیریم که فارسی وان هم باد به این پرچم بوزاند!
این تیکها میتواند نشان دهنده عصبی بودن او باشد. اگر او در حال توضیح دادن به شما این حرکات را دارد میتواند نشان دهنده دروغ گویی باشد. دفعه بعد که شما از یک مرد سوال میپرسید حتما به این 4 نشانه توجه کنید تا متوجه شوید آیا او راست میگوید یا در حال پنهان کردن واقعیت است. 1. او به بالا و سمت چپ نگاه میکند دفعه بعد که از او سوال پرسیدید یا در مورد چیزی توضیح خواستید دقت کنید که او به چه جهتی نگاه میکند. اگر چشمان او به سمت بالا و راست مینگرد، احتمالا او در حال به یاد آوردن جواب است. اما اگر او به بالا و سمت چپ نگاه میکند این احتمال وجود دارد که او در حال ساختن یک جواب برای شماست. 2. او چشم یا گوشش را لمس می کند اگر یک مرد در هنگام پاسخ دادن به شما مرتبا چشم یا گوشش را لمس میکند اگر مبتلا به آلرژی نباشد میتواند نشان دهنده دروغگویی او باشد. در هنگام دروغ گفتن معمولا جریان خون به سمت صورت بیشتر میشود. در این هنگام بینی و گوشها گرم شده و شروع به خارش میکنند. به همین دلیل او به طور ناخودآگاه ممکن است آنها را بخاراند. 3. او روی صندلی خود جابه جا میشود یا تکانهای بیمورد میخورد این تیکها میتواند نشان دهنده عصبی بودن او باشد. اگر او در حال توضیح دادن به شما این حرکات را دارد میتواند نشان دهنده دروغ گویی باشد. 4. او صورتش را با دستانش میپوشاند در این حالت احتمالا مرد در حال دروغگویی است. زمانی که او دید شما را از دهانش مسدود میکند شاید نشان دهنده این باشد که او تلاش میکند تا از درز حقیقت به بیرون خودداری کند. به علاوه ممکن است در این حالت او با لبهای خود را با زبانش مرطوب کند یا نگاهش را از شما دور کند. این حرکات میتواند نشان دهنده این باشد که چیزی او را اذیت میکند. |
نوجوانی دوره ای از زندگی است که نخستین تجارب زندگی در حساس ترین دوران رشد انسان رخ می دهد، آینده نگری، عشق، شغل آینده وتثبیت هویت، همه در این دوران شکل می گیرند.
شاید از همین روست که توجه به روانشناسی نوجوانی در دهه های گذشته از اهمیت بیشتری، به ویژه در کشورهایی که جمعیت جوان آنها رو به افزایش بوده، یافته است.
در ایران براساس آمار رسمی نوجوانان حدود سی درصد از کل جمعیت جوان کشور را تشکیل می دهند. این درحالی است که به نسبت این جمعیت نه تنها متخصصان روانشناسی بالینی و مشاوره کافی وجود ندارد بلکه هنوز جایگاه و نقش آنان در فرایند بهداشت روانی نوجوانان به خوبی روشن نشده است. روانشناسان رشد می گویند ارزیابی ها نشانگر آن است که سن آغاز بلوغ بطور کلی از قرن بیستم تا اولین دهه قرن بیست و یکم در چندین مرحله پایین تر آمده است؛ در سال های اخیر انقلاب ارتباطات نیز به عنوان یکی از عوامل موثر بر بلوغ زود رس مطرح شده است. درک صحیح از سن آغاز بلوغ از آن رو دارای اهمیت است که جامعه، خانواده و مدرسه آمادگی لازم را برای برخورد با شرایط حساس و ویژه کودک در این مرحله گذر داشته باشند.
در آب و هوای گرمسیری بلوغ زودتر از آب و هوای سردسیر رخ می دهد، و بروز علائم بلوغ تابع شرایط فرهنگی و متغیرهای خاص منطقه نیز است. بین دختران و پسران در آغاز بلوغ تفاوت چشمگیری به چشم می خورد، دختران زودتر به بلوغ می رسند و زودتر مرحله بلوغ را به پایان می رسانند ولی پسران ممکن است بیشتر از یک و یا حتی دو سال از دختران در رسیدن به بلوغ عقب بمانند. بین طبقات مختلف نیز تفاوت هایی دیده می شود،در طبقه فقیر بلوغ زودتر آغاز می شود، به عبارت دیگر بررسی مجموع تحولات روانی- جسمانی در یک دختر سیزده ساله ساکن جنوب شهر تهران که در خانواده ای کارگری رشد کرده است با دختری که از نظر سن تقویمی با او یکسان است ولی در خانواده ای مرفه درشمال شهرزندگی می کند، در اغلب مواقع نشانگر بروز نشانه های مشخص بلوغ در دختر جنوب شهری است. با این حال عواملی چون رسانه ها وگستردگی و در دسترس بودن آنها رفته رفته این تفاوت را به سوی متعادل شدن پیش می برد.
به عبارت دیگر اگر دختر سیزده ساله ساکن نواحی محروم شهری بنا به شرایط محیطی و اقتصادی با بلوغ زود هنگام روبرو می شود، دختر سیزده ساله ساکن نواحی مرفه نشین شهری به دلیل دسترسی به رسانه های مختلف آماده رویارویی با بلوغ می شود. برای آن که سرانجام بدانیم سن آغاز بلوغ که مشخصه نوجوانی است از چه زمانی است به یافته های روانشناسی استناد می کنیم که بیانگر آن است که سن شروع نوجوانی در ایران و بیشتر کشورهای اروپایی از 13 و 14سالگی شروع و در 18و 19سالگی خاتمه می یابد.
ویژگی های نوجوانی:
برخی از مردم تصور می کنند که نوجوانان دمدمی مزاج، افراط گرا، بی بند و بار، پیرو مد و یا شورشی هستند در حالی که تمام این خصائص بخشی از بحران بلوغ محسوب می شود. در واقع نوجوان در این دوران بطور دائمی در حال تغییر و تکامل است از همین روست که ممکن است دیدگاه های متفاوت و متعارض در هر دوران نسبت به موضوعات یکسان از خود نشان دهند و یا حالات روانی متفاوتی داشته باشند، گاهی بسیار پر شر و شور و گاهی آرام و درونگرا.
درهمین دوران است که نوجوان باید با یکی از مهمترین بحران های روانی زندگی خود رو در رو شود: بحران بلوغ.
بحران بلوغ، بخشی از خصیصه طبیعی این دوران انقلابی است که اگر نوجوان موفق شد به خوبی با آن رو در رو شود و از پس آن بر آید در مرحله جوانی با مشکلات کمتری روبرو خواهد شد.
نوجوان چه می خواهد:
نیل به آزادی و رهایی از سلطه پدر و مادر: نوجوان برای اثبات هویت و شخصیت خود در صدد اثبات خود است.
- گرایش به ارتباط با نوجوانان دیگر: یادگیری اجتماعی
- علاقه به انتخاب شغل و آمادگی برای قبول مسئولیت، از طریق آزمون و خطا و استعداد
- کوشش در راه تامین مالی و استقلال اقتصادی، از طریق عدم وابستگی به والدین
- گرایش به انتخاب همسر و تشکیل خانواده، از طریق خیال پردازی و آزمون وخطا
- آمادگی برای پی بردن به ارزشهای اخلاقی و معنوی، جهت روش حل مشکل
- آگاهی از محدودیت ها و توانایی های خود و نوجوانان دیگر، جهت برخورد منطقی با رقابت ها و واقع بینی
- قابلیت پیشرفت در مفاهیم ذهنی و مهارتهای مختلف، جهت کسب تجربه و درک مفاهیم بزرگسالان
- نیاز به راهنمایی و پیشرفت به سوی کمال، ازطریق الگوها و تجارب مناسب
انقلاب جسمانی و روانی:
نوجوانان در طول چند سال بارها تغییر می کنند نه تنها از نظر جسمانی بلکه همچنین از نظر روانی
دگرگونی های جسمانی و روانی با ترشح غده های جنسی آغاز و با ترشحات سایر غدد نظیر هیپوفیز و فوق کلیوی تکمیل می شود. متابولیسم انقلابی، ماهیچه های قوی، رشد استخوان ها، رشد سریع تر ساق های پا به نسبت بالا تنه، حجم قلب به دوبرابر افزایش می یابد که همزمان با بالارفتن فشار خون است.
اما رشد مغز به نسبت دوران کودکی چندان سریع نیست و بسیار ناچیز جلوه می کند.
اگر دختر نوجوان عادت ماهیانه را دورانی بداند که در آن از برخی فعالیت های اجتماعی منع شود می تواند تاثیرات منفی در ساختار شخصیت وی بگذارد. اضطراب عادت ماهیانه:
عادت ماهیانه ممکن است در برخی موارد با اضطراب در میان دختران همراه شود، در جوامع و خانواده هایی که آموزش جنسی الزامی به نوجوانان ارائه نمی شود، اولین عادت ماهیانه ممکن است با تغییراتی نادرست از جنسیت، اعتقادات مذهبی و یا احساس طرد شدگی و سردرگمی در دختران همراه شود. نوجوان ممکن است تصور کند که عادت ماهیانه که معمولا همراه با ضعف و درد نیز هست نوعی بیماری است، به ویژه آنکه برخی از دختران در این دوران دستخوش اختلالات خلقی ملایم هم می شوند، بی حوصله، گوشه گیر و عصبی و یا بهانه جو و پرخاشگر می شوند. تمام این نشانه ها ممکن است نوجوانی که تجربه و یا اطلاعات کافی در باره عادت جنسی ندارد را دچار اضطراب کند.
از همین رو بسیار ضروری است که از پیش برای تجربه عادت ماهیانه دارای آمادگی باشد و بداند که چگونه باید با آن روبرو شود و یا معنای این رخداد در بلوغ برای وی چیست.همچنین در مورد عادت ماهیانه تصورات و باورهای غلط نیز می توانند مشکل زا باشند، مثلا اگر دختر نوجوان عادت ماهیانه را دورانی بداند که در آن نجس و ناپاک است و از برخی فعالیت های اجتماعی منع شود می تواند تاثیرات منفی در ساختار شخصیت وی بگذارد. عادت ماهیانه در دختران سرآغاز توجه جدی تر به جنسیت هم است، دختران در این سن به نشانه های بلوغ در بدن خود توجه بیشتری نشان می دهند. این توجه به جنسیت سبب شود تا اثر تاثیرات محیط خانواده در جهت یابی های جنسی نوجوان دستخوش تغییرات ناخواسته ای شود. مثلا در خانواده ای که دختر خانواده را همچون پسر بار آورده اند و یا از وی خواسته اند که نقش های پسرانه را ایفا کند، دوگانگی یا بحران جهت یابی جنسی ممکن است به درازا بکشد و یا سبب در هم آمیختن نقش های جنسی شود.
پزشکان
تبیان
...نـه تـنـها سـاخـتـار مغز زنان و مردان با یکدیگر متفاوت می باشد، بلکه مـردان و زنان از مغزشان بطـرز مــتفاوتی استفاده می کنند. در مغز زنان اتصالات و ارتباطات بیشتری بین دو نیمکره چپ و راست وجود داشـته کـه بـه آنــها این توانایی را می دهد تا از مهارت گفتاری
بهتری نسبت به مردان برخوردار باشند. از طرف دیگر در مردان ارتبـاط کمتری بین دو نیمکره مغزشان وجود داشته و به آنها این قابلیت را میدهد تا دارای مهارت بیشتری در استدلالهای انتزاعی و هوش دیداری-فضایی باشند.
بیشتر عادات مردان و زنان را می توان توسط نقش آنها در روند تکامل توضیح داد. بـا وجود آنکه شرایط زندگی تغییر کرده باز هم زنان و مردان تمایل دارند از برنامه بیولوژیکی خـود پیـروی کننـد. مـردان قـادر هستـند تــا مسیر حرکت خود را بخاطر بسپارند. زیـرا در گذشته مردان می بـایـست شـکـار خـود را ردیـابـی کـرده و آن را گـرفتــه و بـه خـانــه باز میگرداندند در حالی که زنان دارای دید محیطی بهتری می باشند که بـه آنـها کمک می کند اتفاقات پیرامون مـنـزل خـود را زیـر نـظـر گـرفـتـه و خـطـر در حـال نـزدیـک شدن به خانه را شنـاسایی کنند. مـغز مــردان برای شکار کردن برنامه ریزی شده که حـوزه دید محدود و بـاریـک آنـها را توجـیـه مـی کند امـا مـغـز زنـان قـادر اسـت دامـنـه اطـلاعات وسیـعتری را رمزگشایی کند.
مردان و زنان دارای حس حسادت یکسان بوده اما مردان بهتر می تـوانند این حس را پنهان سازند. نمایان ساختن حس حسادت در زنان احتمالا به همان روحیه ای بر می گردد که در خود احساس ضعف نموده و انتقاد از خود داشته و به دوست داشتنی بودن خود مطمئن نیستند.
مـردان صداهای گوشخراش، دست دادن محکم و رنگ قرمز را ترجیح میدهند. مـردان در حل مسائل فنی بهتر می باشند. زنان دارای گوش تیزتری میباشند و هنـگام صحبت کردن از واژه های بیشتری استفاده می کنند و در تکمـیل و اتـمام وظـایف بطور مستقل بهتر از مردان می باشند.
هنگامی که مردان وارد اطاق می شوند بدنبال راه خروج می گردند، خـطـر احـتمالی را برآورد کرده و راههای گریز را می سنجد. در حالیکه زنان به چهره میهمانان توجه می کنند تا پـی ببرند که میـهمانـان چه کسانی بوده و چه احساسی دارند. مردان قادر می باشند تا اطلاعات را طبقه بندی کرده و در مغزشان ذخیره کنند. زنـان تمایل دارند تا اطلاعات را بارها و بارها در مغزشان مرور کنند. هنگامی که زنان مشکلاتشان را بـا مـردان در میان می گذارند دنبال راه حل نمی گردند آنها تنها نیاز دارند تا فردی به حرفهایشان گوش دهد.
تفاوتهای روانشناسی
مردان موقعیتها و اوضاع را بطور کلی درک می کنند و تفکر کلی و جـامع دارند در حالی که زنان موضعی می اندیشند و به روی جزئیات و نکات ظریف تمرکز می کنند.
مردان سازنده و خلاق می باشند. آنـهـا ریسک پذیـر بـوده و بـدنبال تجربه های جدید می باشند در حالی که زنان با ارزشترین اطلاعات را برگزیده و آن را به نسل بـعد انتقال می دهند.
مردان در تفکرات و اعمالشان استقلال دارند در حالی که زنـان تـمـایل دارند از عقاید پیشنهادی دیگران پیروی کنند.
ارزیابی زنان از خودشان در سطح پایینتری از مردان می بـاشد. زنـان تـمایل دارند از خودشان انتقاد کنند در حالی که مردان بیشتر از عملکرد خودشان رضایت دارند. و شاید این موضوع به تربیت خانوادگی و فرهنگ رایج مرتبط باشد که سعی دارند دختران خود را بسیار مورد رضایت دیگران و خوشایند اطرافیان رشد دهند. و بیش از آنکه پذیرش بی قید و شرط را به آنان بیاموزند خود انتقادی و عدم رضایت از خود را آموزش می دهند.
مردان و زنان دارای معیارهای متفاوتی برای رضایتمندی در زندگی می باشند. مردان برای شغل مناسب و موفقیت در کارها و زنان به خانواده و فرزندان ارزش قائل می باشند. زنی که از نظر شوهرش پذیرفته و کورد اعتماد است نگرش های مثبتی به خود دارد و بخش عظیمی از اهداف او را روابط خوب و دوستانه با اطرافیان تشکیل می دهد .
مردان نیاز مبرمی دارند تـا بـه اهـدافشـان جـامـه عـمـل بـپـوشانـند اما زنان رابطه با دیگران را در درجه نخست اهمیت قرار می دهند.
هنگامی که زنان مشکلاتشان را بـا مـردان در میان می گذارند دنبال راه حل نمی گردند آنها تنها نیاز دارند تا فردی به حرفهایشان گوش دهد.
مردان دو برابر زنان بیمار می شوند البته زنان نیـز بـیشتر بـه سـلامتـی خود اهمیت می دهند.
زنان درد و کار یکنواخت را بهتر از مردان تحمل می کنند.
بر خلاف تصور عام مردان بیـشتر از زنـان حـرف زده و بیشـتر سـخنــان دیگران را قطع می کنند.
مردان و زنان دارای حس حسادت یکسان بوده اما مردان بهتر می تـوانند این حس را پنهان سازند. نمایان ساختن حس حسادت در زنان احتمالا به همان روحیه ای بر می گردد که در خود احساس ضعف نموده و انتقاد از خود داشته و به دوست داشتنی بودن خود مطمئن نیستند.
Design By : Pichak |